مدح و ولادت حضرت زینب سلاماللهعلیها
شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن
قالب شعر : مربع ترکیب
باز چشمم به دری مانده ز خواب افتاده دلم از فرط جنون در تب و تاب افتاده
کـاسـه در بـرکـۀ مـواج شـراب افـتاده کـار من بـاز به یک بـادۀ نـاب افـتـاده
باز هم ذکر لب فاطمه یارب شده است
مرتضی محو در آئینۀ زینب شده است
بـنـویـسـیـد بــیــایـنـد مـســافــرتــرهــا مـستها، دلـشـدهها، از همه جابرترها
بـنـویـسـیـد بـه عــشـق دلِ زائـرتـرهـا که بیـایـنـد طـواف، از همه جـابرترها
از دل عرش خـدا، دلبر و دلـدار رسید
کو حسین بن عـلی! قـافـلهسـالار رسید
چقدر عـاطـفه گـنجانده خدا در خواهر چه میآید بـغـل واژۀ مـحـشـر خـواهر
گـریـه انـداخـتـه بر دیدۀ مـادر خـواهر چه صفاییست در این جشن برادر خواهر
مرتضی فخر به او کرده، به خود مینازد
فـاطـمـه بـر رخ او پـوشـیـه میانـدازد
ناز از حضرت زینب بود و کشته حسین دست انداخته دور و بر انگشتِ حسین
وا شده بر همه عشاق، چنین مُشتِ حسین تا که آمد همه گفتند حسین پُشتِ حسین
مثل یک روح مـیان دو بـدن میمـانند
پای هم بعد عـلی، بعد حـسن میمـانـند
ز وقارش شده پـای هـمۀ عـالـم سُست شده از نور وجودش، دو سه خورشید درست
پشت ارباب در آمد ز همان روز نخست دست از غیر حسین بن علی، شست که شست
پر جبریل امین هست، ولی راحت نیست
بغلی بودن این طفل، که بیحکمت نیست
|